گور ب گور

دریافتم، زندگی معجزه حیات است. زندگی با کلمه‌های من ساخته می‌شود و هر کلمه‌ای رد پای معجزه است. پس می‌توانم زیبایی را با کلماتم بیافرینم. هرگاه کسی خشم داشت بدانم به نوازش و کلام مهرآمیزی نیازمند است. هرگاه کسی نومید بود به کلماتی که سپاس او را ابراز کنند محتاج است. هرگاه کسی حسد می‌ورزید نیاز دارد دیده شود. اگر کسی شاکی و گله مند بود نیاز دارد شنیده شود.اگر کسی تلخ بود نیاز دارد مهربانی دریافت کند. و اگر کسی ستم می‌کند نیاز داشته دوست داشته شود. اگر کسی بخل ورزد باید که بخشیده شود. و همه‌ی این سایه‌ها در روح و روان ما نیاز دارند که عشق بر آن‌ها چون باران ببارد، ببارد و ببارد. در این روزگار من اموخته ام که سکوت یک دوست میتواند معجزه میکند وهمیشه بودن در فریاد نیست!!!!!!!!!!! آموخته ام که هیچگاه گلی را پرپر نکنم آموخته ام هیچگاه کودکی رارنجور نکنم آموخته ام که هیچ گاه شکوه از تنهایی روزگار نکنم آموخته ام که هرشب گلهای بالشم را با اشکهایم آبیاری دهم ولی اشک کودکی را در گونه اش جاری نکنم آموخته ام صبوری را ، شکوری را ، انتظار را ودوست داشتن همه خوبان را

گاهی وقت ها آنقدر از زندگی خسته می شوم که دلم می خواهد قبل از خواب،

ساعت را روی “ هیچوقت ” کوک کنم . . .

 

 

اگر گریــه نمیکنـــم فکــر نکن از سنگـــــم !
مــن مـــــرد هستم ...
تنهـاییــ قـدم زدن و سیگار کشیدنم از گریـه کردنـ دردنـاکــــ تـــر استـ.

 

 

خدایا فکر کنم سرنوشت منو وسط میدون شهر نوشتی ؛

بس که هرکی به من رسید منو دور زد …

 

 

تمام تنم میلرزد...
از زخمهایی که خورده ام..!!
من از دست رفته ام...شکسـ ــ ـ ـته ام
می فهمی؟؟
به انتهای بودنم رسیده ام
اما...!
اشــــــک نمیریزم
پنهان شده ام پشت
لبخـــندی که درد میــــکند

 

 

از من فاصله بگیر...
هر بار که به من نزدیک میشوی...
باور میکنم هنوز میتوان زندگی را دوست داشت
از من فاصله بگیر...
خسته ام از امید های کوتاه...
از زندگی در خیال...

 

 

 

نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 21:7 توسط حسین مقدسی| |

راحت بگم : بر باد داد چون دود سیگار ، دودمانم را …

در کافه
کنج دیوار
رو به روی هم
خوب شد قهوه مان را نخوردیم !
حرفهایمان به اندازه کافی تلخ بود …

امــروز
دلــم تنگ دیــروزی است
که میگفتــی :
"فردایــت را می ســـازم ..."

خسته ام مثل درخت سروی که سال ها در برابر طوفان ایستاد

و روزی که به نسیمی دل داد ، شکست

دلم کمى هوا میخواهد اما در سرنگ !
از زندگى خسته ام

گاهی دلم برای خودم تنگ میشود
گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ میشود
گاهی دلم برای پاکی های کودکانه ی قلبم میگیرد
گاهی آرزو میکنم ای کاش دلی نبود تا تنگ شود
تا خسته شود
تا بشکند …

نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:58 توسط حسین مقدسی| |

برف پاک کن بیهوده جان می کَند …
باران این سوی شیشه است !

نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:52 توسط حسین مقدسی| |

دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :
” او یقینا پی معشوق خودش می آید “
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :
” مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد “
عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .

 

نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:48 توسط حسین مقدسی| |

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم !

از لج تو . . .  از لج خودم . . .

که حاضر نبودیم یک بار این ها را واقعی به هم بگوییم !

جـــانبــــازٍ چند درصـــد است ؟
او که در حادثه ی عـــشـــق ،
قــــــلب و غــــرور خود را از دست داده است ؟

آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد،

شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد،

حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد،

چه قدر دوســتت دارد !

و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد

محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم؛
آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام
برایت به زمین بکوبم ...
احساس من قیمتی داشت؛
که تو برای پرداخت آن فقیر بودی ...

دیـگـــر نه اشـکـــهایم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم...

رُخ به رُخ که شدیم
مــن مات شدم و تــو ...
چون پادشاهی که از اینگونه فتحهــا زیاد دیده است
بی اهمیتـــــــ رد شدی ...

 

نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:34 توسط حسین مقدسی| |

اس ام اس سنگین گور ب گور

ادامه...........


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,ساعت 23:13 توسط حسین مقدسی| |

روزی که دلم هوای باریدن داشت

تا آه

کشیدم آسمان ابری شد...!

-:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:-
چقدر دوری از من...

آنقدر که رویای با تو بودن هم به من

نمیرسد!

-:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:-
وقتی دلت با من نیست

بودنت مشکلی را حل نمیکند...

-:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:--:¦:-
تنها که باشی

گاهی آرزو می کنی

یک نفر اسمت را صدا کند

حتی اشتباهی . . . !

(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_

♥╗╔╗═ ♫╔
╗╔╦╦╦═♫║║╝╔ ╗╚
╣╔║║║║╣╚♫╗╚╝╔╬═♥╬
╝═╩♫╩═╩═╚╝♫═╚

........I Love you
........I Love you
.......I Love you

.....Bye Bye

(¯`v´¯)
`•.¸.•´
☻/
/▌
/ \

☻ ♥ ☻
/█\ ./█\

........I Love you
........I Love you
.......I Love you

.....Bye Bye

(¯`v´¯)
`•.¸.•´
☻/
/▌
/ \

☻ ♥ ☻
/█\ ./█\

........I Love you
........I Love you
.......I Love you

.....Bye Bye

(¯`v´¯)
`•.¸.•´
☻/
/▌
/ \

☻ ♥ ☻
/█\ ./█\

........I Love you
........I Love you
.......I Love you
(¯`v´¯)
`•.¸.•´
☻/
/▌
/ \

☻ ♥ ☻
/█\ ./█\

╬═♥╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
♥♥♥♥
♥♥





ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:18 توسط حسین مقدسی| |

عشق یعنی


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:16 توسط حسین مقدسی| |

نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:15 توسط حسین مقدسی| |

داستان خط موازی


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:14 توسط حسین مقدسی| |

ادامه...........


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:11 توسط حسین مقدسی| |

وای وای وای وای وای

ادامه.........


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:قلب من جای تو را,ساعت 16:6 توسط حسین مقدسی| |

میخوای بفهمی عشق یعنی چی؟؟

پس بر ادامه مطلب.............


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:عشق‌ یعنی‌ شور هستی‌ درکلام‌ عشق‌ یعنی‌ شعر, مستی‌ والسلام‌ ,ساعت 16:3 توسط حسین مقدسی| |

شما میدونید عشق یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 15:58 توسط حسین مقدسی| |

Design By : Mihantheme