گور ب گور
دریافتم، زندگی معجزه حیات است. زندگی با کلمههای من ساخته میشود و هر کلمهای رد پای معجزه است. پس میتوانم زیبایی را با کلماتم بیافرینم. هرگاه کسی خشم داشت بدانم به نوازش و کلام مهرآمیزی نیازمند است. هرگاه کسی نومید بود به کلماتی که سپاس او را ابراز کنند محتاج است. هرگاه کسی حسد میورزید نیاز دارد دیده شود. اگر کسی شاکی و گله مند بود نیاز دارد شنیده شود.اگر کسی تلخ بود نیاز دارد مهربانی دریافت کند. و اگر کسی ستم میکند نیاز داشته دوست داشته شود. اگر کسی بخل ورزد باید که بخشیده شود. و همهی این سایهها در روح و روان ما نیاز دارند که عشق بر آنها چون باران ببارد، ببارد و ببارد. در این روزگار من اموخته ام که سکوت یک دوست میتواند معجزه میکند وهمیشه بودن در فریاد نیست!!!!!!!!!!! آموخته ام که هیچگاه گلی را پرپر نکنم آموخته ام هیچگاه کودکی رارنجور نکنم آموخته ام که هیچ گاه شکوه از تنهایی روزگار نکنم آموخته ام که هرشب گلهای بالشم را با اشکهایم آبیاری دهم ولی اشک کودکی را در گونه اش جاری نکنم آموخته ام صبوری را ، شکوری را ، انتظار را ودوست داشتن همه خوبان را
۱ ـ هدیه فروشنده پرسيد:شما نمي خواهيد واسه همسرتون چيزي بخريد؟ مرد با دست پاچگي ماهيتابه ي بزرگي برداشت. آن را برانداز کرد.سری برای فروشنده تکان داد:همین خوبه. زن با دلخوری از فروشگاه خارج شد. ۲ ـ دوست داشتن - تو منو بيشتر دوست داري يا مامانُ؟ دخترك كمي فكر كرد:اول تو روُ.نه، اول هر دوتاتون ُ صورت مرد را بوسيد:تو اول منو دوست داري يا مامانُ ؟ مرد بدون اين كه فكر كند،جواب داد:معلومه عزيزم كه تو رو دوست دارم. - مامان چي؟ - اون منُ تو رو ول كردُ رفت. دخترك لبخند زد:بر مي گرده. من كه مي دونم هنوز دوستش داري. و چرخ هاي ويلچر را به حركت در آورد. ۳ ـ ساعت زن به ساعت نگاه كرد:چي شده اين وقت روز تماس گرفتي؟ دلم برات تنگ شده بود. منم منتظرت بودم!! نویسنده : سهیل میرزایی
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:نظر لطفته
:قالبساز: :بهاربیست: |